خاطره شهيد منوچهر الهياری «3»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «پس از اين که مدتی در تهران يعنی در پادگان امام حسين(ع) منطقهای که بايد برويم مشخص شد و مسير ما اهواز بود بلی با چنان شوق و اشتياقی با افکار وارد اهواز شديم که...» قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷
خاطره شهيد حبيب الله کريمی «4»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «بنای مسجدالنبی دارای مشخصاتی میباشد که ذکر آن فکر میکنم جالب باشد: 1- سه کروکی موسوم است که مقبره رسول الله با خانه که قبلاً در آن زندگانی میکردند بدين شکل بوده است که...» متن کامل خاطره چهارم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۸۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰
شهید «خداداد قشقايی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «دعای کميل را به همراه زوار ايرانی در زينبيه خوانديم که حس حال خوبی داشت. بعد از اتمام دعا مراسم سينهزنی و بعد...» متن کامل خاطره چهارم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۳۰۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
مناجات شهيد کیانی «1»
شهيد «داریوش کیانی» در دفترچه یادداشت خود می نویسد: «بارالها از تو مسئلت میکنم به حق تجليات رويت و انوار قدست و با زاری از تو میخواهم که...» متن کامل مناجات اول این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۷۹۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۹
خاطره شهيد ارجمندی «2»
شهيد «بهرام ارجمندی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ما عمليات را شروع کرديم و از کانالهای دشمن گذشتيم و اين کانال 8 متر عرض و 3 متر طول را که با سيمهای خاردار و مينهای ضد نفر بر پر کرده بودند...» متن کامل خاطره دوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۷۹۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۹
خاطرهای از شهید بهمن امیری قسمت 27
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صبح زود 15بهمن 1361 از خواب مادرم صدايم زد. بلند شدم و نماز خواندم و صبحانه هم خوردم و حرکت کردم تا با برادرم...» متن کامل خاطره بیست و هفتم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۵۱۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۴
خاطرهای از شهید بهمن امیری قسمت 25
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «بد نيست خاطرهای ياد نرفتنی از شهيد گلگون کفن سيد اسداله اسلامی آن مرد تقوا و عمل و ياد نرفتنی بنويسم. آن بنده خالصی که تا آخرين لحظات عمر بسيار کم ولی پر ارزشش...» متن کامل خاطره بیست و پنجم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۵۱۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۲
خاطرهای از شهید بهمن امیری «24»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «امروز خبر مفقود الاثر شدن دو تن از سربازان حضرت مهدی(عج) که با آنها آشنايی داشتم به گوشم رسيد خيلی در روحيهام اثر گذاشت و...» متن کامل خاطره بیست و چهارم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۷۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۱۵
خاطرهای از شهید بهمن امیری «19»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «از شهرهای خرمشهر و آبادان گذشتيم، به سوی هويزه در حرکت بوديم، در کنار جاده هفت شهيد گمنام را در کنار همديگر به خاک سپرده بودند. شهيدانی که مادرانشان در انتظار بازگشت آنها میباشند اما...» متن کامل خاطره نوزدهم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۶۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۷
خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «24»
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ساعت 11 بود که داشتیم به روشی سنتی آب گرم میکردیم که حمام کنیم. اول برادر حمید حمام کرد و بعد هم یکی از برادران همرزم دیگرمون سر و صورت خودش را شست و نوبت من که رسید...» قسمت بیست و چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۳۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۶
خاطره خودنوشت شهید میرزایی «8»
شهيد «عبدالنبی ميرزایی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «برادران عزيزم در عمليات بستان زخمی شدند و من در اين عمليات آر پی جی زن بودم...» متن کامل خاطره هشتم این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۱۵۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۷
خاطره خودنوشت شهيد اميدی«7»
شهيد «اميدعلی اميدی» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «شب تا ساعت 11:30 به اصفهان رسيديم. من و اکبری به دروازه تهران رفتيم و از آنجا با اتوبوس به سلفچگان رفتم و...» قسمت هفتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۷۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۴
خاطره خودنوشت شهيد اميدی«4»
شهيد «اميدعلی اميدی» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «معلمها در راه تا نزديکی های ريجاب در مينیبوس شعرهای کردی میخواندند و بعد...» قسمت چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۷۲۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۴
خاطره خودنوشت شهيد اميدی«3»
شهيد «اميدعلی اميدی» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «به ياد 24 آذر 1359 که موزه مزدوران بعثی را زير آتش خود قرار داديم و يک توپ را منهدم کرديم و تعدادی هم به هلاکت رسانديم و...» قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۷۲۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۴
خاطره روزنوشت شهيد ابولپورور مفرد «1»
شهيد «محمدرضا ابولپورور مفرد» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «مدتها قبل از اعزامم به خدمت نظام وظيفه سربازی با امتياز سپاهی دانش در انديشه آن بودم که خاطرات اين دوره با شکوه و عظمت را با قلم به ظاهر بیزبان و ساکت بر روی کاغذ بياوريم. باطن قلم که چکيده...» متن کامل قسمت دوم خاطره روزنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۶۲۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۶
خاطره شهید فتحی قسمت«2»
شهيد «حيدرقلی فتحی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «حدود 20 نفر از برادران سرباز در يک سنگر که بچهها پيدا کرده بودند رفتيم و حدود 10 نفر از برادران در سنگر ديگر رفتند...» متن کامل قسمت دوم خاطره روزنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۵۸۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
خاطره خودنوشت شهيد صحرائيان«9»
شهيد «صادق صحرائيان» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «حال که من اصغر و محمدرضا را ديده ام مانند اين بود که يک لحظه از قفس آزاد شدم اصغر که راننده شده می گويد...» متن کامل قسمت نهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۴۶۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۲
خاطره خودنوشت شهيد صحرائيان«8»
شهيد «صادق صحرائيان» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «به ياد آخرين شب که در کرمان بوديم که محسن شيرينی خريده بود و بعضی ها خيال می کردند که بخاطر درجه اش است...» متن کامل قسمت هشتم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۴۶۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۱
خاطره خودنوشت شهيد صحرائيان«6»
شهيد «صادق صحرائيان» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «فردای آن روز يعنی 26 خرداد ماه 1361 غلام هم به دسته يک آمد و همه پهلوی هم افتاديم. آن روز پهلوی هومن و بچه های ديگر تانکی بوديم...» متن کامل قسمت ششم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۴۶۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۹
خاطره خودنوشت شهید کردگاری«1»
شهید «محمدرضا کردگاری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «اکنون که عازم ماهشهر هستيم با اتوبوس شرکت واحد که مخصوص شهر است عازم هستيم. در راه پنچر کرديم و ساعت ها دورتر از بقيه رسيديم و...» متن کامل قسمت اول خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۲۶۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۴